نام در نسخهی اصلـــی: Muskar XII
نام در نسخهی انگلیسی: Muskar XII
حضور در: عصای شاه اتوکار
موسکار دوازدهم پادشاه وقت سیلداویست که در عصای شاه اتوکار حضور دارد. او پادشاهی است که خودش رانندگی میکند و از اسلحهی شخصی برای محافظت خود استفاده میکند. از آنجا که عصای شاه اتوکار یکبار در سال 1360 میلادی جان شاه اتوکار چهارم را نجات داد، هر سال در روز سنت ولادیمیر، پادشاه فعلی باید با عصای در دست، مقابل مردم ظاهر شود. در غیر اینصورت مجبور به کنارهگیری خواهد شد.
تنتن طی اتفاقاتی متوجه میشود عدهای با دزدیدن عصا سعی در خلع موسکار دوازدهم دارند. او تلاش میکند پادشاه را از نقشهی خائنین باخبر سازد. اما توسط افراد نزدیک شاه و در راس آنها بوریس یورگن دستگیر میشود. سرانجام تنتن موفق به دیدار با موسکار دوازدهم میشود و همهچیز را به او میگوید. حوادثی در داستان رخ میدهد و عصا توسط گروه براندازان پادشاه دزدیده میشود. شب قبل از مراسم سنت ولادیمیر، با نبودن عصا، پادشاه تصمیم به استعفا میگیرد. ولی در واپسین لحظات، تنتن و میلو با تلاش و فداکاری، عصا را از خائنین پس میگیرند و بهدست موسکار دوازدهم میرسانند.
لباسهای موسکار دوازدهم ممکن است از پرترهی پادشاه اسپانیا آلفونسو سیزدهم و شاهزادهی رومانیایی الکساندرو یوآن کوزا الهام گرفتهشده باشد. پادشاه شباهت زیادی به زوگ آلبانی دارد. مردی که اسلحه نیز بههمراه داشت و با توطئههای خشونتآمیز مقابله میکرد. او گاهی با یونیفورم نظامی و دارای درجهی سرهنگ گارد سلطنتی نشان داده میشود. خدمت سربازی پادشاه مشابه سایر خانوادههای سلطنتی واقعی اروپایی است که اعضایی دارند که در ارتش کشور خود خدمت کردهاند.
شاه موسکار دوازدهم در کتابهای بعدی ماجراهای تنتن که در سیلداوی اتفاق میافتد، حضور ندارد.