نام در نسخهی اصلـــی: Oliveira da/de Figueira
نام در نسخهی انگلیسی: Oliveira da Figueira
حضور در: سیگارهای فرعون | تنتن در سرزمین طلای سیاه | انبار ذغال سنگ
اولیویرا دا فیگویرا تاجر پرتغالی اهل لیسبون است. در دو کتاب اول نام او در نسخهی اصلی Oliveira da Figueira نوشتهشده است. ولی در سومین حضورش (انبار ذغال سنگ) نام او Oliveira de Figueira نوشتهشده. در زبان پرتغالی da و de هر دو بهمعنی از هستند و تفاوتی ندارند. نامخانوادگی او Figueira بهمعنی درخت انجیر است.
نخستین حضور او در سیگارهای فرعون است. با تنتن در کشتی روبهرو میشود. بهگفتهی اولیویرا در اجناسش از شیر مرغ تا جون آدمیزاد یافت میشود. البته خداروشکر تنتن گول زبان چربونرمش را نخورد! وگرنه کلی خرتوپرت بهدردنخور خریده بود!
دومین حضور اولیویرا دا فیگویرا در ماجرای تنتن در سرزمین طلای سیاه است. زمانیکه تنتن هنگام گشتوگذار در بازار شهر وادی الامان او را در مغازهاش در حال فروش جنس به مشتریها میبیند. این فروشندهی پرتغالی در این داستان کمک بزرگی به تنتن برای راهیابی به خانهی پروفسور اسمیت یا همان دکتر مولر میکند. او حتا جان خود را در این راه بهخطر میاندازد. البته وعدهی تنتن برای اینکه او کارگزار رسمی محمد بن خلیل شود هم بیتاثیر نبوده!
آخرین حضور سینیور اولیویرا دا فیگویرا در ماجرای انبار ذغال سنگ است. تنتن و کاپیتان هادوک که تحت تعقیب هستند به شهر وادی الامان میرسند و بهنزد سینیور اولیویرا میروند. او بازهم سخاوتمندانه آنها را کمک میکند تا بهطور ناشناس از شهر خارج و بهنزد محمد بن خلیل بروند.
او در ماجرای جواهرات کاستافیوره طی تلگرافی به کاپیتان هادوک، نامزدیاش با بیانکا کاستافیوره را تبریک میگوید.