کتاب پانزدهم
عنوان اصلـــی: Tintin au pays de l’or noir
عنوان انگلیسی: Land of Black Gold
در حالیكه خطر جنگ همهجا را تهديد میكرد، بهشکل مرموزی شبكهی نفت و بنزين با مشكل عجيبی روبهرو شد. بهطوریكه هرگونه استفاده از مشتقات نفت موجب انفجار وسيلهی مورد نظر میگرديد. این آغاز ماجرای تنتن در سرزمین طلای سیاه است. تنتن در این رابطه راهی خاورمیانه شد و در پایان متوجه میشود دكتر مولر نهتنها در ايجاد مشكل برای شبكهی نفت مقصر است، بلكه محمد بن خلیل را نيز برای بستن قرارداد با شركت نفتی ديگری كه خودش در آن فعاليت داشته، تحت فشار قرار میدهد و…
آمادهسازی و انتشار تنتن در سرزمین طلای سیاه
تاریخ طراحی و آمادهسازی: 28/سپتامبر/1939 – 08/مه/1940 و 16/سپتامبر/1948 – 23/فوریه/1950 (05/مهر/1318 – 18/اردیبهشت/1319 و 25/شهریور/1327 – 04/اسفند/1328)
تنتن در سرزمین طلای سیاه طی سالیان دستخوش تغییراتی شد. بهشکل طبیعی این داستان میبایست پس از عصای شاه اتوکار، نهمین کتاب این مجموعه باشد. ولی زمانیکه هرژه روی نخستین نسخهی داستان کار میکرد، با آغاز جنگ جهانی دوم مجبور به توقف این پروژه شد. نسخهی نهایی این کتاب تا 30 سال بعد منتشر نشد. نخستین نسخه در لو پتی ونتیم، در 9 مه 1940 (19 اردیبهشت 1319)، هنگامیکه آلمان به بلژیک حمله کرد، متوقف شد.
در 16 سپتامبر 1948 (25 شهریور 1327)، هرژه دوباره ماجراجویی را آغاز کرد و داستان قبل از اینکه کتاب در سال 1950 (1329 خورشیدی) منتشر شود، بهشکل رنگی در مجلهی تنتن انتشار یافت. تصاویر زیر از این نسخه از داستان آمده است.
هرژه در سال 1948 (1319 خورشیدی) بار دیگر به این داستان توجه کرد و نخستین چاپ رنگی آن در سال 1950 (1328 خورشیدی) منتشر گردید. بههمین دلیل است که کاپیتان بهنوعی بعد از کتابهای نهم تا چهاردهم در این داستان خیلی نقش پررنگی ندارد. چون شروع این کتاب هنگامی بود که هادوک هنوز به جمع شخصیتهای مجموعهی تنتن افزوده نشدهبود. وی بهغیر از یک قاب در صفحهی 3، تنها در چند صفحهی پایانی داستان حضور دارد.
همچنین در سال 1971 (1350 خورشیدی) به درخواست ناشر انگلیسی، هرژه عناصری از این داستان را که مربوط به رویدادهای 1948 (1327 خورشیدی) بود، تغییر داد. مانند اشغال فلسطین توسط اسرائیل که از آن بهعنوان یک جنگ سیاسی نام برد. افزون برین، نام بندر حیفا هم به خمیخال تبدیل شد.
از ویرایشهای انجامشده میتوان به تغییر نیروی پلیس انگلیسی به محلی اشاره کرد. همچنین تابلوی فروشگاهی که بهزبان عبری روی آن نوشتهشده بود، حذف شد.
از طرف دیگر، نوشتار عربی در متون و حباب گفتار شخصیتهای عرب در چاپ نهایی ویرایش شد. زیرا در نسخههای قبل از آن فقط یکسری شکل شبیه به الفبای عربی که بیمعنی بودند، وجود داشت.
طلای سیاه خاورمیانه
از بین همهی داستانهای هرژه، تنتن در سرزمین طلای سیاه یکی از واقعیترین داستانهای امروزی است. اهمیت اقتصادی، سیاسی و استراتژیک بنزین و سوخت یک عنصر کلیدی در روایت است که بیشتر در خاورمیانه اتفاق میافتد. کشورهای این منطقهی جغرافیایی امروزه همچنان در صدر اخبار جهان هستند. بسیاری از صلحهای شکننده در جهان به رویدادهای این منطقه بستگی دارد.
پروفسور اسمیت، باستانشناس
تحقیقات تنتن او را به وسط بیابان هدایت میکند. جاییکه متوجه میشود عدهای در خط لولهی نفت خرابکاری میکنند. تنتن با پیگیریهای خود رئیس این گروه را پیدا میکند. او کسی نیست جز دکتر مولر که با هویت جعلی پروفسور اسمیت با شغل باستانشناسی در واقع برای یک قدرت خارجی کار میکند و از منافع شرکت اسکویل پترولوم و شیخ باب الامیر حمایت میکند.
دکتر مولر برای باورپذیرتر شدن نقش خود بهعنوان یک باستانشناس، روی میز کنار دفتر خود، یک کلاه طلای شاهزادهی سومری را به نمایش گذاشته است، که اصل آن در موزهی بغداد نگهداری میشود.
دوست خوب در بهترین زمان و مکان
اولیویرا دا فیگویرا برای بازکردن یک مغازه به وادسداه، پایتخت خمد نقل مکان کرده است. روزهای دورهگردی وی در سیگارهای فرعون گذشته. اکنون این مرد پرتغالی مهربان و پرحرف و البته قابل اعتماد و شجاع با خوشحالی مستقر شده، و میخواهد اعتبار و جان خود را بهخاطر دوستش تنتن بهخطر بیندازد. او ارتباط بسیار خوبی با مشتریانش دارد و کمابیش همهی افراد شهر را میشناسد.
محمد بن خلیل، حاکم خمد
محمد بن خلیل، پادشاه قدرتمند خمد، پدری سرسخت ولی خوشرفتار و مهربان با پسرش عبداله با خلقوخوی غیرقابل کنترل و همچنین دیکتاتوری بیرحم است. شخصیت او با الهام از ابن سعود، پادشاه عربستان سعودی در داستان قرار دادهشده. برخی از افراد نیز میگویند که منبع الهام این شخصیت، فیصل یکم، پادشاه عراق بوده است.
عبداله، پسرک تخس و سرکش
عبداله، فرزند تخس محمد بن خلیل است و با هرکسی که برخورد میکند او را بهعنوان هدف شیطنتهای خود میبیند. منبع الهام هرژه برای خلق عبداله، فیصل دوم، بوده است. فیصل دوم، در سال 1939 (1318 خورشیدی) و در سن چهارسالگی، به پادشاهی عراق رسید.
اشتباه دوپونت و دوپونط
یکی از بامزهترین بخشهای این داستان، زمانیست که دوپونت و دوپونط اشتباهی قرصهای فرمول۱۴ را بهجای آسپرین قورت میدهند. پس از خوردن این قرصها، ریش و سبیل و موهایشان رشد سریعی پیدا میکند و رنگشان نیز مدام عوض میشود. اگر پروفسور تورنسل موفق به کشف پادزهر فرمول۱۴ نمیشد، آنها تا پایان ماجراهای تنتن باید با این شمایل عجیب و البته بامزه بهحضور خود در داستانها ادامه میدادند! (قرصهای فرمول۱۴ برای بالارفتن قدرت انفجار بنزین توسط دکتر مولر استفاده میشد.)
ایدههای سورئال
در سال 1938 (1317 خورشیدی)، هنرمند سورئالیست بلژیکی رنه ماگریت (René Magritte) نقاشی Time Transfixed را کشید. این تصویر، شومینه را در یک خانهی سنتی در بلژیک نشان میدهد که از داخل آن قطاری در حال حرکت، بیرون میآید. در صحنهای که دکتر مولر مانند یک شیطان در حال خارجشدن از شومینه است، شباهت با تابلوی رنه مارگریت را غیرقابل انکار میسازد.
شخصیتهای داستان
تنتن و میلو، کاپیتان هادوک، دوپونت و دوپونط، باب الامیر، دکتر مولر، محمد بن خلیل، یوسف بن مولفرید، عبداله، اولیویرا دا فیگویرا، عبدل و…
گزیدهای از انیمیشن تنتن در سرزمین طلای سیاه بهزبان اصلی