فوتبال در ماجراهای تنتن بهراستی وجود نداشته است. با اینحال، بهنظر میرسد که او و دوستانش علاقهی زیادی به این رشته داشته باشند!
در این مقاله منتخبی از تصاویری را میبینیم که آنها آزادانه و همچنین بهشکل منظم در سراسر داستان به ورزش مورد علاقهی خود پرداختهاند. در ابتدا بازیکن باید برای ورود به زمین کفشهای خود را بپوشد!
مهار توپ
برای دروازهبان، مهار توپ و کنترل آن با دست در محوطهی جریمه، برای جلوگیری از هرگونه اقدام مهاجمین حریف اهمیت ویژهای دارد.
این همان کاریست که تنتن در جزیره سیاه انجام میدهد. بهدنبال مداخلهی میلو، قهرمان جوان این فرصت را دارد که موقعیت را بهنفع خود تغییر دهد. تنها کاری که او باید انجام دهد این است که هفتتیر رهاشده از دست مهاجم را بگیرد. تنتن در حالیکه چشمانش به سلاح دوختهشده، خود را درست در مسیر آن قرار میدهد تا آنرا دریافت کند. حالتی که او میگیرد، نشاندهندهی استعداد ذاتی او بهعنوان یک دروازهبان است!
همچنین، مانند یک گلر کارکشته، بهطور طبیعی بازوهای خود را خم میکند و آنها را همزمان بالا میآورد تا شی موردنظر را در مسیرش دریافت کند. سپس انگشتانش را به گونهای باز میکند که لمس او روی توپ (سلاح)، دقیق و مطمئن باشد. حرکت پاهای او نیز بههمان اندازه قابل توجه است. زیرا او بر تکیهگاههای محکمی استوار است که هم پایدار و هم پویا هستند.
شیرجه
این حرکت توسط دروازهبان زمانی انجام میشود که او کمی از توپ عقب است. او با دستان کشیدهشده بهسمت توپ میپرد تا بههر قیمتی جلوی مسیرش را بگیرد.
در گوش شکسته، تنتن در طول بازی شطرنج با ژنرال آلکازار به اینشکل توپ را سیو میکند تا پس از آن با ماتکردن حریف، قدرت خود را به رقیب نشان دهد. روشن است که خبرنگار کوچک با استعداد است. زیرا، با وجود یونیفرم نظامی و شمشیری که از کمرش آویزان است، توانسته مرکز ثقل خود را پایین بیاورد، ولی مهمتر از همه، بالاتنهی خود را بهخوبی به جلو قرار دهد تا بیچونوچرا بازوهای خود را آزاد کند.
بهلطف این وضعیت عاقلانه، او میتواند بهطور موثر خود را روی مواد منفجره بیندازد و در نتیجه از شعلهور شدن بیشتر آن در یک وضعیت سیاسی که در حال حاضر بیش از انفجار است جلوگیری کند.
پرش
هنگامیکه توپ مستقیم بهسمت تور میرود تا در زیر طاق دروازه قرار گیرد، گلر تنها یک وظیفه دارد: پرش تا جای ممکن برای منحرفکردن توپ.
تنتن در گوش شکسته، تلاش میکند شاهد قتل را بگیرد. در حالیکه پرنده فقط آرزوی پرواز دارد تا هر چه زودتر آزادی خود را بازیابد. بنابراین قهرمان ما بیدرنگ خودش را به هوا پرتاب میکند تا دم طوطی را بگیرد.
حرکت انفجاری او بهراستی چشمگیر است، زیرا او قادر است سریع و خوب بپرد. یعنی با انعطاف و قدرت زیاد، بدون اینکه شتاب بگیرد. آرامش او نیز بههمان اندازه تماشاییست. بهویژه برای کسی که شلوار و بارانی بلند پوشیده، نه لباس ورزشی! از اینرو حرکات کششی و نرمش صبحگاهی نتیجه میدهد! البته تلاشهای تنتن پیامدی ندارد و پرنده از دست او میگریزد، بدون اینکه کوچکترین پری از خود بر جای بگذارد.
ضدحمله
بهمحض اینکه دروازهبان توپ را میگیرد، بیدرنگ بهدنبال مناسبترین فضا میگردد تا آنرا برای حمله در اختیار هم تیمیهای خود قرار دهد. او طوری عمل خواهد کرد تا هر چه بیشتر بازیکنان حریف را حذف کند. بهویژه آنهایی که از محوطهی جریمهی خود دور هستند و نمیتوانند بهدفاع بازگردند.
در گوش شکسته، تنتن پس از شیرجهی فوقالعادهاش در سطح زمین، بلافاصله و بیتامل، با دستهای دراز بهسمت آن حرکت میکند. باید گفت که هدف آن آغاز یک ضدحمله نیست، بلکه خنثیکردن یک حمله است. از شانس او، درست زیر پنجره، یک حوض وجود دارد، و انفجار خسارت و آسیب کمتری بهجای میگذارد.
پاس
در معبد خورشید، کاپیتان هادوک یک روزنامهی قدیمی را که از جیبش درآورده، مچاله میکند و با پا به آن ضربه میزند. بی آنکه قصد داشتهباشد یک پاس عالی و بلند را ارسال کند. وی، این ضربه را با نوک پا میزند، عملی که در دنیای فوتبال مورد انتقاد قرار میگیرد. هماره پیشنهاد میشود ضربه با بیرون پا نواختهشود، زیرا ظریفتر و دقیقتر است. ولی ضربهی کاپیتان در صورت تسلط کامل میتواند بسیار مهیب باشد.
بدن کاپیتان هادوک بهحالت ایستاده و با تکیه بر روی یک پا قرار دارد. ژست او محکم است. شاید به این دلیل مچ پایش را قفل کرده تا بتواند توپ را بلند کند و با پایش همراهی کند. هر اتفاقی بیفتد، پاس او بهزودی تعیینکننده خواهد بود.
کنترل توپ با سر
یک پاس تنها زمانی کارآمد است که با کنترل توپ همراه باشد. گیرنده باید آنرا رهگیری کند، سرعتش را کم کند، نگهش دارد و پس از هدایت، توپ را بهیکی دیگر از هم تیمیهایش ارسال کند یا در چهارچوب دروازه بزند. چندین تکنیک برای تسلط بر آن امکانپذیر است، از جمله: کنترل توپ با سر.
برای میلو این لحظه غافلگیرکننده بود. زیرا پاس هنگامی برایش ارسال شد که او پشت سرش به توپ بود. ولی او استعداد دارد، زیرا موفق میشود توپ هادوک را مهار کند و بلافاصله آنرا جلوی پای تنتن بگذارد. حرکتی که همهچیز را تغییر خواهد داد!
حرکت رنگینکمان
در میان تکنیکهای آکروباتیکی که توسط بازیکنان زمین تمرین میشود، رنگینکمان (Rainbow kick) یکی از برترین تکنیکهاست. این در واقع شامل جمعکردن یک پا به عقب برای کنترل توپیست که تا نیمه به بالا پرتاب شده است. در ادامه بازیکن میتواند آنرا در مقابل خود قرار دهد و به حرکت خود ادامه دهد.
در تنتن در کشور شوراها، خبرنگار کوچک در حالی که کنار جاده ایستاده است، از آن استفاده میکند تا از شر تعدادی قطعهی خودرو رها شود. چون قادر به جمعآوری مجدد آن روی ماشین آسیبدیدهاش نبود. روشی خوب و زیبا برای خلاصشدن از شر چیزهای غیرضروری!
ژست او بسیار کمتر از آنچه توسط فوتبالیستهای واقعی انجام میشود تماشایی است، تا جاییکه او از لاستیک استفاده میکند تا تعادل خود را حفظ کند. با اینحال، بقیهی حرکت بیچونوچرا اجرا شده است.
شلیک به هدف
برای دستیابی بهیک شوت با کیفیت، مهاجم چند انتخاب دارد:
- شوت با داخل پا
- شوت با بیرون پا
- شوت با پاشنهی پا
قهرمان ما بهجای موارد بالا، از نوک پای خود برای زدن ضربه استفاده میکند. او بهخوبی یک پایش را تکیهگاه میکند و پای دیگر را بدون مشکل و مانند تیر از کمان رهاشده بهسمت هدف شلیک میکند!
این گل بهیاد ماندنی، پایان زمان قانونی و شروع وقت اضافه را نشان میدهد. اکنون نگاهی گذرا با توضیح کوتاه به تصاویری از ماجراهای تنتن که میتوان آنها را به بازی فوتبال تشبیه کرد، میاندازیم.
- خطای بازیکن با انداختن پا و سرنگونکردن حریف!
- خطایی دیگر با گرفتن پیراهن بازیکن حریف!
- داور در پی دادن کارت زرد یا چهبسا قرمز به بازیکن خطاکار!
- مصدومشدن بازیکن و انتقال وی به خارج از زمین! البته گویا در اینجا برانکارد وجود ندارد!
- محاسبهی وقتهای تلفشده توسط داور!
- اینک سوت پایان بازی! زمان آن فرا رسیده که بازیکنان زمین را ترک کنند و به رختکن برگردند.