تغییرات ماجرای تورنسل که از 22 دسامبر 1954 (1 دی 1333) تا 22 فوریه 1956 (2 اسفند 1334) بهشکل هفتگی در روزنامهی تنتن منتشر شد، در مقایسه با کتاب آن وجود دارد.
تغییرات ماجرای تورنسل
عنوان یا عکس
در صفحهی اول، یک تفاوت بزرگ آشکار است. هرژه داستان را با تصویری خنثا – در نسخهی روزنامه – آغاز میکند، در این داستان هم یک نمای پانوراما از قصر مولینسار را مشاهده میکنیم. در کتاب، این تصویر ناپدید میشود و عنوان ماجراجویی جدید جایگزین آن میشود. همچنین شکل نامآوای زنگ تلفن تغییر کرده است. در نهایت، میبینیم یک 421 کوچک که شماره تلفن قصر است، در وسط دستگاه تلفن ظاهر میشود که در روزنامه وجود ندارد.
421 یا 431
همانطور که گفتهشد، 421 شماره تلفن قصر مولینسار است. در ادامهی داستان متوجه میشویم شماره تلفن قصابی مولینسار 431 است. گاهی اشتباهاتی بین این دو شماره رخ میدهد و لحظات خندهداری را ایجاد میکند. در نسخهی روزنامه این دو شماره برعکس است! همانطور که در تصویر – روزنامه – نیز نمایان است، شمارهی 421 روی ون قصابی سانزو درج شده. و در عکس – کتاب – شمارهی 431. پاسخ نستور در پای تلفن هم گواه این امر است.
مطبوعات
رویدادهای اسرارآمیزی در مولینسار در حال رخدادن است و مطبوعات بینالمللی خبرهای آنرا پوشش دادهاند. شاید تیتر روزنامههای مختلف که به این ماجرا میپردازند تغییری نکرده باشد، ولی محتوای مقالات در نسخهی کتاب ویرایش شده است.
همچنین روی تابلوی زردرنگ کنار در ورودی قصر – در نسخهی کتاب – عنوان یادگاریهای مولینسار (Souvenirs de Moulinsart) افزوده شده است.
ترجمه و غذای محلی
غرفهای که غذای آماده میفروشد، یک اسنکفروشی بهنام Friture (در نسخهی اصلی) است. نام این غرفه در بسیاری از کشورهایی که ماجراهای تنتن منتشر میشود، یکسان نیست. در اینجا اسامی متفاوتی برای آن میبینیم که بنا به کشور منتشرکنندهی کتاب تغییر یافته است. در آخرین تصویر نام ساندویچ گرم را برای نسخهی فارسی شاهد هستیم.
برای توضیحات بیشتر به مقالهی غذاهای لذیذ در ماجراهای تنتن مراجعه فرمایید.
دقت به جزئیات
برای انتشار کتاب، علامت پارک ممنوع با ذکر ساعات ممنوعیت از ساعت 11 صبح تا 6 عصر تکمیل شده است.
در قابهای بعدی – زبان اصلی – میبینیم نام کوچک رانندهی آلمانی از Stéphane به Stéphan تغییر یافته. در نسخهی فارسی نیز نام آن استفان و از مامورین مخفی بوردوریهاست.
نامآواهای درست و بهجا
هرژه از هر زمانی برای بهبود کارش استفاده کرده است. بنابراین، بین انتشار در روزنامه و کتاب، بسیاری از نامآواها بهبود یافتهاند. هم از دید گرافیکی و هم در مکان قاب تفاوتهای زیادی بین دو نسخهی داستان وجود دارد.
در تصویر زیر هم، نامآوای در زدن به کتاب افزوده شده. (در نسخهی فارسی: تقتقتق!)
خیابانهای بینام
در تصویر صفحهی 38 که آرتورو کارتوفولی با ماشین از داخل دهکده به وسط بازار مکاره میراند، تابلوی دو خیابان در نسخهی روزنامه بینام است. هنگام انتشار کتاب، خیابان اصلی بهنام تجارت (Commerce) و خیابان فرعی بهنام ویکتور هوگو (Victor Hugo) نامگذاری میشوند.
ماجراهای تنتن تاریخ انقضا ندارد!
یکی دیگر از جزئیات کوچک که نشان از دقت در ساختن ماجراهای تنتن دارد، نمایش تاریخ بر تقویم روی دیوار است. در نسخهی روزنامه، سال 1955 نوشتهشده. ولی برای انتشار کتاب تاریخ حذفشده است.
این مورد در صفحهی 56، در دفتر رئیس قلعهی باخین هم بهچشم میخورد. شاید به این دلیل است که ماجراهای تنتن تاریخ مصرف ندارند و همیشه تازه و جذاب و خواندنی هستند. از ناپدیدشدن نوشتهی زیر عکس رهبر بوردوریها نیز نباید غافل شد. همچنین در کتاب، ماجرا دو روز زودتر رخ داده است!
تغییر در اندازهی قابها
اکنون به صفحهی 44 میرسیم. تغییراتی در دو نسخهی روزنامه و کتاب وجود دارد، از جمله اندازههای قابها که از لحاظ ارتفاع یا عرض اصلاح شدهاند. در چند فریم هم تغییراتی وجود دارد. مانند فریم اول روزنامه* که در کتاب حذفشده. در ادامه، تصویر همسر لامپیون نیز کنار گذاشته میشود. همچنین مامورین بوردوری – در نسخهی روزنامه – از فاصلهی دور ناظر تنتن و کاپیتان در هنگام تهیهی بلیت هستند. ولی در نسخهی کتاب هنگام سوارشدن آنها به اتوبوس نظارهگر هستند.
جزئیات فراموششده
آغاز صفحهی بعدی روزنامه با طرحی از میلو که چتری در دهان دارد، تزئین شده است. بازهم تغییراتی در برخی از قابها را شاهد هستیم. بهویژه هنگامیکه کاپیتان، چتر را برای صاحب آن میاندازد. این چند قاب بهشکل کامل بازطراحی شدهاند. البته نباید از این نکته غافلشد که دستکشهای شخصیتِ صاحب چتر در زمان انتشار روزنامه فراموش شده است. سرانجام بینندهی یکی از طولانیترین شوخیهای این مجموعه با یک چسبزخم هستیم!
حذف و اصلاح قابها
همانطور که پروفسور تورنسل از کنار جاده عبور میکند، دو تکه ابر در آسمان صاف دیده میشوند. اینها چیزی به داستان اضافه نمیکنند، پس برای انتشار کتاب حذف میشوند.
همچنین در ادامه، یک تابلوی برق کوچک در فاصلهی بین انتشار روزنامه و کتاب در بالای سر تنتن ناپدید میشود.
در صفحهی 48 میبینیم که یکی از قابهای صحبت تنتن هم بهشکل کامل در کتاب حذفشده است. تغییراتی در چینش و کادربندی قابها نیز اتفاق افتاده. مکالمهی دو افسر پلیس هم کوتاهتر و بازسازی شده است.
در صفحهی 49، قابی که گارسون رستوران هتل با پلیس مخفی (زِپ) تماس گرفته، هنگام انتشار کتاب حذف میشود.
در صفحهی 50 نیز قابی که پلیس مخفی بوردوری (زِپ) درحال مکالمه است، در کتاب حذفشده.
همچنین در صفحهی 54، قابی که سرهنگ اسپونز با تعجب کلاه یک افسر نیروی دریایی را تماشا میکند، در هنگام انتشار کتاب کنار گذاشته شده است.
در صفحهی 57، قابی که تصویر تانک در حال حرکت در جاده با حباب گفتار دارد، در کتاب گنجانده نشده.
اواخر داستان، هنگامیکه تنتن و دوستانش با تانک از میان ساختمان گمرگ رد میشوند، نمایی از پشت ساختمان بهتصویر کشیدهشده که در نسخهی کتاب ناپدید میشود.
در آخرین صفحه، پروفسور که میکروفیلمها را پیدا کرده بهسرعت میدود تا جریان را به تنتن و کاپیتان بگوید. این قاب نیز در نسخهی نهایی گنجانده نشده.
رنگآمیزی خودروها
هرژه در روزنامه کادری را اضافه کرد که چراغ راهنمایی نارنجی میشود. همانطور که میدانیم، داستان برای انتشار آلبوم بهطور کامل رنگآمیزی شده است. باید به تغییر رنگ دو خودروی اول که پشت چراغ راهنمایی توقف کردهاند نیز توجه کنیم.
اشاره به دوست قدیمی
خلاصهای که در ابتدای صفحهی 53 آمده، با پوستری از اپرای فاوست که در آن بیانکا کاستافیوره اجرا میکند، مزین شده است. اگر دقیقتر نگاه کنیم، میبینیم که زیر نام خواننده، نام یک تِنور**، ا. پ. ژاکوبینی (E.P. Jacobini) نوشته شده است. این اشارهای از سوی هرژه به همکار سابقش ادگار پیر ژاکوبز (Edgard Pierre Jacobs) است، که در جوانی بهراستی یک خوانندهی اپرا بود. همچنین پیشتر نام ژاکوبینی (Jacobini) روی جلد کتاب سیگارهای فرعون برای یکی از مومیاییها استفاده شدهبود.
همهجا همهچیز سبیل
همانطور که پیشتر در معرفی کتاب ماجرای تورنسل اشاره شد، شهر زوهود شهر سبیل است! بنابراین جای خالی این نشان روی بازوی سرهنگ اسپونز و در ادامه سرگرد کاردوک و همچنین کاویچ، منشی سرهنگ خالی بود که در نسخهی کتاب افزوده شده است. همچنین مدالهای رو سینهی رهبر بوردوری، پلکسی گلادز که تصویرش بالای سر سرگرد کاردوک قرار دارد تغییراتی کرده.
هرژه هوای قهرمانش را دارد
تفاوت این دو تصویر چیست؟ هنگام انتشار کتاب هرژه تصمیم میگیرد، قهرمان خود را از شر تکههای اضافهی لباس نجات دهد! چهبسا زمان چاپ روزنامه، تنتن با آنها راحت نبوده و برایش دستوپا گیر بوده است!
یافتشده یا گمشده
در پایان داستان تنتن و دوستانش برای پیداکردن چتر پروفسور تورنسل به ژنو میروند. محلی که اینگونه اشیاء و وسایل در آن نگهداری میشود در نسخهی روزنامه، اشیاء یافتشده است که به اشیاء گمشده در نسخهی کتاب تغییر نام پیدا میکند.
* ماجراهای تنتن در روزنامه بهشکل هفتگی منتشر میشد. بههمین دلیل نخستین فریم هر شماره خلاصهای از داستانی را که هفتهی پیش رخ دادهبود، روایت میکند. این نوع فریمها در کتاب که بهصورت یکجا کل داستان را روایت میکند، اضافه بود و حذف گردید.
** تِنور به زیرترین نوع صدای مردان در خوانندگی و اپرا گفته میشود.
1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
عالی عالی عالی. ممنون از اینکه به یاد ما تن تن دوستان هستید.