اژدها

اژدها

اژدها از دیرباز جای‌گاه ویژه‌ای در بین موجودات افسانه‌ای داشته است. بدون شک به این دلیل است که در تمام فرهنگ‌های جهان، به‌ویژه در ادیان، اسطوره‌ها، افسانه‌ها و در آثار هنری، مانند: نقاشی، مجسمه‌سازی، ادبیات، سینما، بازی‌ها و تبلیغات وجود دارد. به‌عبارت دیگر همه‌جا هست! ولی این موجود شگفت‌انگیز چگونه به آثار هرژه راه پیدا کرد؟

اژدها

حضور مار در ماجراهای تن‌تن

کسی که می‌خواهد اژدها باشد، ابتدا باید مارهای کوچک زیادی بخورد! به‌نظر می‌رسد هرژه به توصیه‌ی این ضرب‌المثل چینی توجه کرده است. زیرا قبل از این‌که به‌طور کامل به موضوع اژدها بپردازد، در ابتدا نقاشی‌هایی از یک خزنده‌ی شناخته‌شده‌تر، یعنی مار کشید.

مبارزه با مارهای کنگو

مارها در ماجرای تن‌تن در کنگو ظاهر می‌شوند. نخستین رویارویی خبرنگار جوان با این خزنده در میانه‌ی داستان و هنگامی‌ست که مار بزرگی به مرد پلنگی حمله می‌کند. تن‌تن، جان سیاه‌پوست بخت‌برگشته را با کشتن مار نجات می‌دهد.

نخستین حضور مارها در ماجراهای تن‌تن

هرژه، ایده‌ی مار بوآی پادار را یازده‌سال قبل از بنژاما رابیر (Benjamin Rabier) در هفته‌نامه‌ی طنز لو ژورنال آمیزُن (Le Journal amusant) الهام گرفت. شباهت بین این دو سکانس چشم‌گیر است. گویا مار هرژه غیرواقعی و فانتزی‌ست! برای این‌که تن‌تن و میلو راحت و بی‌دردسر با این مار منقار اردکی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. در پایان تن‌تن روش اوروبروس* (Ouroboros) را انجام می‌دهد.

مبارزه با مارهای کنگو

ویشنو و مارهای کبرا

هرژه در سیگارهای فرعون، برای قهرمان باهوش خود ملاقاتی با انبوه مارهای کبرا ترتیب داد! هنرمند قبل از این‌که اوضاع را برای قهرمانش بدتر کند، این صحنه را تحت حمایت ویشنو** (Vishnu) قرار می‌دهد.

ویشنو و مارهای کبرا

مبارزه‌ی تن‌تن با مارهای واقعی

تن‌تن تا این‌جا در رویارویی‌های خود با جانوران خوب عمل کرده. ولی اکنون با چالش بزرگ دیگری مواجه است. در فاصله‌ی بین کتاب‌ها شکل و شمایل مارها نیز حرفه‌ای‌تر و واقعی‌تر شده‌اند. این گواه بر جسورتر شدن هنرمند و شخصیتش است. تن‌تن در معبد خورشید، زورینو را که در حلقه‌ی یک مار بزرگ در جنگل گرفتار شده، نجات می‌دهد. سپس در ماجرای تن‌تن و پیکاروها می‌بینیم که یک مار آناکوندا باعث نجات کاپیتان هادوک و تن‌تن می‌شود.

مبارزه‌ی تن‌تن با مارهای واقعی

از دهه‌ی 1930 (1310 خورشیدی) به‌بعد، هرژه احساس کرد که ملاقات بین قهرمان کاغذی او و موجود افسانه‌ای خیلی دور نیست. به‌همین دلیل، او به‌عنوان یک خالق اژدها به‌سرعت بداهه‌پردازی کرد. و از آن‌جایی که می‌دانست این موجودات افسانه‌ای هستند، مجاز است طرح‌هایی را برای ترسیم آن آزمایش کند.

اژدها در تبلیغات

هرژه که در تصویرسازی تبلیغاتی نیز چیره‌دست بود، سفارش فروشگاه بزرگ بلژیکی آ لینوواسیون (A l’Innovation) را برای معرفی اسباب‌بازی تازه‌ی خود پذیرفت، تا از طرح‌های ترسیمی خود از اژدها در آن استفاده کند. او ستاره‌ی آگهی خود را پیدا کرد. هیولای لِسکو (l’Escaut) که شبیه به هیولای لُخ‌ نس (Loch Ness) اسکاتلندی‌ست. هیولای لُخ نس هم‌چنین الهام‌بخش هرژه برای خلق شخصیت رانکو در جزیره سیاه است.

کارشناسان بر این باورند، اگر هیولاها شباهت‌های زیادی با اژدها داشته باشند، دقیق‌تر و مناسب‌تر است که آن‌ها را اژدها بنامیم. این برای هرژه، خیلی مهم نبود و بیش‌تر مشتاق بود که پروژه‌‌ای جذاب و گیرا ارائه دهد. بنابراین او، جانور را بدون بال و مارپیچ طراحی کرد، با بدنی پهن که توسط پاهای قدرت‌مند هدایت می‌شود و دمی بلند با خارهایی که به‌عنوان سکان عمل می‌کنند.

اژدها در تبلیغات

هرژه برای جلوگیری از ترسیدن مخاطبان آگهی، یعنی کودکان، این اژدها را به هیولایی بامزه با چشمانی مهربان تبدیل کرد. او گوش‌های این موجود را شبیه گوش‌های میلو نقاشی کرد و با ترسیم ریش بزی زیر چانه‌ی او به برجسته‌کردن شادی و خوش‌خلقی شخصیت‌اش کمک کرد.

اژدها در تبلیغات

تفاوت اژدها در غرب و شرق

یک اژدهای آبزی بزرگ، با چهره‌ای خشمگین و شاخ‌های تیزی که روی سر دارد، موجب ترس کوئیک و فلوپک (Quick and Flupke) می‌شود. او با این عصبانیت از بچه‌ها چه می‌خواهد؟ یک درب بازکن کنسرو! همین! این تصویر در مجله‌ی لو پتی ونتیم مورخ 18 ژانویه 1934 (28 دی 1312)، چاپ شد و نشان می‌دهد این موجودات فقط در آگهی‌ها و تبلیغات چهره‌ی مهربان و دوستانه دارند.

تفاوت اژدها در غرب و شرق

در فرهنگ غرب اژدها را بیش‌تر به‌شکل یک دیو درنده‌خو و بدذات توصیف می‌کنند که نمادی از پلیدی‌ست و قصد آسیب رساندن به انسان‌ها را دارد. به‌همین دلیل هرژه اژدهای خود را ترسناک خلق کرد. بر خلاف غربی‌ها، در فرهنگ کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا، اژدها جانوری مقدس و نیکوست که خرد و دانش فراانسانی دارد.

افسانه‌ی اژدهای قرمز

هرژه در به‌تصویر کشیدن اژدها کاردان شده‌بود. او در گل آبی، قهرمان خود را به چین، سرزمین اژدها فرستاد تا تجارت گسترده‌ی تریاک را کشف کند. به‌همین دلیل، او از این موجود برای طرح اصلی تصویر روی جلد استفاده کرد، هرچند که هیچ نقشی در داستان ندارد.

افسانه‌ی اژدهای قرمز

هم‌چنین تلاش‌کرد نماد اژدها را در درازای داستان به‌شکلی که تکراری نشود، استفاده کند. برای همین اژدها در گلدان‌ها، فانوس‌ها، تزئینات دیوار و لباس‌های سنتی دیده می‌شود.

افسانه‌ی اژدهای قرمز

گفتنی‌ست در نسخه‌ی سیاه‌وسفید این کتاب که در سال 1936 (1315 خورشیدی) منتشر شد، اژدها حضور کم‌تری نسبت به نسخه‌ی رنگی و بازسازی‌شده در سال 1946 (1325 خورشیدی) دارد.

افسانه‌ی اژدهای قرمز

اگرچه اژدها در فرهنگ چینی تنوع زیادی دارد، ولی هرژه تصمیم گرفت تنها یک گونه از شناخته‌شده‌ترین‌ها را به‌تصویر بکشد. با این‌حال، برای گیرایی بیش‌تر، آن‌ها را در رنگ‌های مختلف خلق کرد. برای نمونه، رنگ قرمز نماد شادی و هم‌چنین خوش‌شانسی است. رنگ سیاه بیش‌تر با بلایای طبیعی مانند طوفان و سیل یا اقدامات انتقام‌جویانه همراه است. از سوی دیگر، رنگ زرد می‌تواند زمان و فصول را کنترل و هم‌چنین قدرت، ثروت یا رونق تجاری را یادآوری کند. رنگ آبی نماد آرامش، شفا یا استراحت است.

افسانه‌ی اژدهای قرمز

در پایان یادآور می‌شویم سال 2024 (1403 خورشیدی) در طالع‌بینی چینی سال اژدهاست. به‌طور دقیق‌تر سال اژدهای چوبی‌ست و رشد، موفقیت، شکوفایی، شادی و فراوانی را برای همه به ارمغان می‌آورد. این موجود افسانه‌ای، مورد احترام‌ترین حیوان در فرهنگ چینی است.


* اوروبروس یا دُنب‌خوار نمادی باستانی از مار یا اژدهایی است که دم‌اش را می‌خورد. این نماد، نشان‌دهنده‌ی چرخه‌ی ابدی تناسخ یا ابدیت است.

** ویشنو دومین ایزد از ایزدان سه‌گانه هندو و جنبه‌ی نفوذگر و حفاظت‌گر خداوند است.

به اشتراک بگذارید

بعدی
تن‌تن در تیم ملی بلژیک
قبلی
تغییرات ماجرای تورنسل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست